ازدواج، به سبب آرامش و آسایشی که برای انسان میآورد، میتواند زمینهساز تربیتی عالی و شایسته برای آدمی باشد. استاد شهید مطهری در اینباره چنین میگوید:
در اسلام، ازدواج یک امر مقدس و یک عبادت تلقی شده است، با اینکه از مقوله لذات و شهوات است. یکی از علل آن این است که ازدواج، اولین قدمی است که انسان از خودپرستی و خوددوستی به سوی غیردوستی برمیدارد. تا قبل از ازدواج، فقط یک «من» وجود داشت و همه چیز برای «من» بود. اولین مرحلهای که این حصار شکسته میشود، ازدواج است که بر اثر آن، یک موجود دیگری هم در کنار این «من» قرار میگیرد و برای او معنی پیدا میکند، و از آن پس، کار میکند، زحمت میکشد، خدمت میکند؛ نه برای «من»، بلکه برای «او».
نکته دیگر در اینباره آنکه تجربههای خیلی قطعی نشان داده است که افراد پاک مجرد برای اینکه بیشتر به اصلاح نفس خودشان برسند و به این بهانه ازدواج نکردهاند و یک عمر مجاهده نفس کردهاند، اولاً اغلب آنها در آخر عمر پشیمان شدهاند و به دیگران گفتهاند، شما این کار را نکنید و ثانیاً با اینکه برخی از آنها واقعاً عالم بودند و در فقه و اصول مجتهد بودند، حکیم و فیلسوف و عارف بودند، تا آخر عمر و مثلاً در هشتاد سالگی، باز یک روحیه بچگی و جوانی و یک خامیهایی در اینها وجود داشته است و این نشان میدهد که یک نوع پختگی وجود دارد که جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمیشود.
از این رو، عامل تشکیل خانواده که خود یک عامل اخلاقی است. عاملی است که جانشین نمیپذیرد.
بنابراین ازدواج و تشکیل خانواده، از آن رو که زمینه را برای رهایی از خودپرستی آماده میسازد و انسان را از خامی و کودکی دور میکند، میتواند یکی از عوامل تربیتی انسان به شمار آید.