مسلماً تنها کسی میتواند مربی انسان باشد که خود، انسان کامل و واصل به مدارج عالی انسانیت باشد. در این مسیر کسی میتواند جلودار و راهنما باشد که خود راه را به خوبی طی کرده باشد:
قطع این مرحله بیهمرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
امام علی علیهالسلام فرمودند: «کسی که خود را در مقام پیشوایی و امامت قرار میدهد، باید پیش از آن که به تعلیم دیگرانبپردازد، به تعلیم خویش پردازد و باید تأدیب او به عملش پیش از تأدیب او به زبانش باشد کسی که معلم و ادب کننده خویش است، به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و مربی دیگران است.» (1)
سخن امیرالمؤمنین به این معناست که شخصی که به تربیت خود بپردازد، بیشتر شایسته احترام است از کسی که به تربیت مردم پرداخته و از خود غافل است، اما شخصی که هم خودسازیکرده و هم مردم را تربیت میکند، مسلماً برتر است از کسی که تنها گلیم خود را از آب میکشد.
امام علی علیهالسلام در این کلام، دو مطلب اساسی را در موضوع «تربیت» بیان فرمودهاند:
مطلب اول: مربی و معلم باید قبلاً خودش دانشآموخته و تربیتشده باشد، آنگاه مربی و معلم دیگران شود. سخن گفتن و خطابه و وعظ بدون آگاهی به جز انحراف و گمراهی نتیجهای ندارد.
مطلب دوم: واعظ و مربی باید با عمل خود دیگران را تربیت و هدایت نماید. گفتار بدون عمل نه تنها موجب هدایت نمیشود، بلکه گاهی ممکن است موجب سلباعتماد و گمراهی شخص گردد.
قرآن کریم میفرماید:
«چگونه شما که مردم را به نیکی دستور میدهید، خود را فراموش میکنید، در صورتی که شما کتاب خدا را میخوانید، چرا در آن اندیشه نمیکنید؟» (2)
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
«شب معراج، مردمی را دیدم که لبهایشان با قیچیهای آتشین چیده و به دور انداخته میشد، از جبرئیل پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟ گفت: خطیبان امت تو هستند که مردم را به نیکی دعوت مینمایند، در حالی که خود را فراموش نمودهاند و به گفته خود عمل نمیکنند و ایشان قرآن را تلاوت میکنند، آیا در آن تعقل نمیکنند؟» (3)
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«اگر عالم به علم خویش عمل نکند، پند و اندرزش در دلهای شنوندگان فرو نمیرود، همانگونه که باران در سنگ صاف فرو نمیرود.» (4)
امام باقر علیهالسلام در تفسیر آیه شریفه «در آن حال کافران و معبودان باطلشان هم به رو در آتش دوزخ افتند» (5)، میفرماید:
«کسانی هستند که با زبان، عدالت را توصیف و در عمل، خلاف آن را عمل میکنند.» (6)
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در مورد ضرورت تواضع و فروتنی میفرماید:
«خداوند به من وحی نمود (که به شما اعلام کنم تا) تواضع و فروتنی را پیشه خود سازید.» (7)
قرآن کریم به رسول گرامی خود نیز امر میفرماید:
«در برابر هر یک از مؤمنان که از تو پیروی میکنند، بال و پر فروتنی، فرودآر.»
(8)
و در روایتی نیز آمده است:
«نسبت به کسی که به او علم و دانش را میآموزید و یا از او علم فرا میگیرید، نرم خوی و ملایم باشید.» (9)
قرآن کریم درباره دوری از تکبر میفرماید:
«به تکبر از مردم روی مگردان!» (10)
موفقیت تربیت بیشتر از آن که تحت تأثیر سخن باشد به الگو مرتبط است و از آن متأثر است؛ زیرا قوت و تپش و تأثیری که سخن بر نفس انسان میگذارد، به مدد الگو است.
فضائل در صورتی زیور انسان است که به آن عمل شود. علم به فضائل بدون عمل، فاقد ارزش میباشد. زیرا فرق چندانی میان عالم به فضائل و کتابی که فضائل در آن تدوین شده است وجود ندارد.
عدهای معتقدند که انسان مجموعهای از عادات است، و اغلب عمل انسان عبارت از عادات است.
این عادات عامل بسیار مهمی برای کوشش انسان و مؤثر در سهولت رفتار او است؛ و به انسان نسبت به اعمال تازه که به آن دست میزند فرصت تفکر بیشتری میدهد. وقتی چنین بود، پس بهتر آن است که انسان عادات فاضله را در خود ایجاد نماید تا در او پیگیر گشته و با طبع و سرشت او آمیخته گردد و از میان بردن عاداتی که رسوخ پیدا کرد، بسیار شاق و دشوار و ناهموار است؛ پس بر مربیان لازم است با عملکرد و اخلاق خوب خود، در کودکان، صفات خوب ایجاد کنند تا در نوجوانی و جوانی و در طول زندگانی خود با آن مأنوس گردند.
---------------------
1- «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مؤدبها أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم»؛ نهج البلاغة، صبحی صالح، حکمت 71.
2- «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُم وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَفَلا تَعْقِلُون»؛ سوره بقره، آیه 44.
3- «رَأَیْتُ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ قَوْماً یُقْرَضُ شِفَاهُمْ بِالْمَقَارِیضِ مِنْ نَارٍ ثُمَّ یُرْمَی بِهَا فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ مَنْ هَؤُلَاء؟ فقال: خُطَبَاءُ أُمَّتِکَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ یَنْسَوْنَ أَنْفُسَهُمْ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ فَلَا یَعْقِلُون»؛ إرشاد القلوب إلی الصواب، دیلمی، ج 1، ص 16.
4- «إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ کَمَا یَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا»؛ کافی (ط- دارالحدیث)، ج 1، ص 109.
5- «فَکُبْکِبُوا فِیها هُمْ وَ الْغاوُون»؛ سوره شعراء، آیه 94.
6- «هُمْ قَوْمٌ وَصَفُوا عَدْلًا بِأَلْسِنَتِهِمْ، ثُمَّ خَالَفُوهُ إِلى غَیْرِهِ»؛ کافی (ط- دارالحدیث)، ج 3، ص 733.
7- «انَّ الله اَوحی إلَیَّ اَن تَواضَعُوا»؛ المنیة المرید، ص 193.
8- «وَ اخفض جناحَکَ لمَن اتَّبعَکَ منَ المُؤمنینَ»؛ سوره شعرا، آیه 215.
9- «لینّوا لمَن تَعَلّمونَ وَ لمَن تَتَعَّلمُونَ منهُ»؛ منیة المرید، ص 192.
10- «وَلاتُصَعِّرخَدَّکَ للنّاس»؛ سوره لقمان، آیه 18.